همه چیز درباره بازاریابی | سری پنجم
نوشته شده توسط : worldmarketing

بازارها و مشتریان مانند نور و انرژی کار می کنند. در واقع ، مانند نور ، مشتری همزمان بیش از یک چیز است. بعضی اوقات مصرف کنندگان به عنوان بخشی از یک گروه رفتار می کنند و مرتباً در طبقه بندی های اجتماعی و روانشناختی قرار می گیرند. در مواقع دیگر ، مصرف کننده شل می شود و نمادین است. مشتری ها الگوهایشان را می گیرند و می شکنند: بازار سالمندان پر از افراد مسن است که شدیداً تمایل به جوانگرایی دارند و بازار مجلل باید با افراد ثروتمندی که پولشان را در پس خریدهای سودمندانه پنهان می کنند رقابت کند.

بازارها تابع قوانینی مشابه قوانین فیزیک کوانتوم هستند. بازارهای مختلف دارای سطح مختلفی از انرژی مصرف کننده هستند ، مرحله ای از توسعه بازار که یک محصول در آن موج می زند ، جذب می شود ، پخش می شود و می میرد. به هر حال یک م Aد چیزی نیست جز موجی که پراکنده می شود و سپس ذره می شود. بازار بسیار مورد بحث یوپی و ارتباط آن با برخی از محصولات مصرفی مارک دار مانند بی ام و را در نظر بگیرید. پس از مرحله ای از انرژی زیاد مشتری و شناسایی نزدیک ، موج شکسته شده است. انجمن Yuppie که اشباع شده و جذب بازار شده است ، درست مانند انرژی که در دنیای فیزیکی انجام می شود ، کمرنگ شده است. با احساس تغییر ، BMW دیگر به سبک زندگی Yuppie نمی فروشد اما اکنون بر روی توانایی های تکنولوژیکی ماشین های خود تمرکز کرده است. و یوپی ها دیگر موجی نیستند که قبلاً بودند. به عنوان یک بازار ، آنها بیشتر به ذرات شباهت دارند زیرا بدنبال بیانات فردی و شخصی بیشتری از انرژی مصرفی خود هستند.
البته ، از آنجا که ذرات نیز می توانند دوباره مانند موج رفتار کنند ، به احتمال زیاد بازاریابان هوشمند برخی از منابع انرژی جدید مانند مقادیر را مورد استفاده قرار می دهند تا بازار جوان و مرفه را دوباره به یک موج تبدیل کنند. و فناوری ابزارهای مورد نیاز مانند بازاریابی پایگاه داده را برای تشخیص امواج و ذرات و حتی طراحی برنامه هایی با ترکیب ذرات کافی و تشکیل موج قدرتمند به بازاریابان می دهد.

درسی که برای بازاریابان ارائه می شود تقریباً همان درسی است که توسط باکمینستر فولر برای دانشمندان بیان شده است: از آنها استفاده کن." بازاریابانی که فناوری را دنبال می کنند و از آن استفاده می کنند ، نه اینکه با آن مخالفت کنند ، متوجه می شوند که این فناوری مستقیماً به شکل ها و فرصت های جدید بازار منجر می شود. نوارهای صوتی ، نوارها و دیسک های فشرده را بردارید. سال ها شرکت های ضبط و نوار با حسادت از اموال خود محافظت می کردند. کمپانی های موسیقی با دانستن اینکه هکرهای خانگی نوارهای دزدی دریایی ایجاد می کنند و کاست های کامپوزیت خود را ایجاد می کنند ، مقاومت قاطعانه در برابر نیروهای فناوری مقاومت می کنند - تا زمانی که سیستم Personics متوجه شد که این فناوری در حال ساخت یک بازار قانونی برای کاست ها و سی دی های کامپوزیت سفارشی مجاز و با کیفیت عالی است.

شخصیت ها به جای اینکه با مشتری به عنوان یک مجرم رفتار کنند ، یک بازار دیدند. امروزه مصرف کنندگان می توانند نوارهای موسیقی شخصی را از سیستم Personics ، یک جعبه جعبه اصلاح شده با بیش از 5000 آهنگ ، طراحی کنند. در ازای هر ترانه 1.10 دلار ، مصرف کنندگان به دستگاه می گویند چه چیزی را ضبط کند. در حدود ده دقیقه ، سیستم یک نوار سفارشی ایجاد می کند و یک برچسب با کیفیت لیزر را انتخاب می کند ، همراه با نام مشتری و یک عنوان شخصی برای نوار. این سیستم در سال 1988 راه اندازی شد و در بیش از 250 فروشگاه گسترش یافته است. بازاریابان هوشمند بار دیگر به این فناوری اجازه داده اند تا رابطه سفارشی سازی با مشتری را ایجاد کند.

ما شاهد قدیمی شدن تبلیغات هستیم. در مدل قدیمی بازاریابی ، این به عنوان بخشی از کل فرمول منطقی بود: شما کالاهای تولید انبوه را از طریق رسانه های جمعی به بازار انبوه می فروشید. وظیفه بازاریابی این بود که از تبلیغات برای انتقال پیام به مصرف کننده در یک ارتباط یک طرفه استفاده کند: "این را بخر!" این پیام دیگر کار نمی کند و تبلیغات نشان دهنده تأثیرات آن است. در سال 1989 ، تبلیغات روزنامه ها تنها 4٪ رشد داشته است ، در حالی که در سال 1988 6٪ و در سال 1987 9٪ رشد داشته است. طبق مطالعه ای که توسط جان فیلیپ جونز از دانشگاه سیراکیوز انجام شده ، هزینه تبلیغات در رسانه های اصلی از سال 1984 در 1.5٪ GNP متوقف شده است. کارکنان آژانس های تبلیغاتی ، تحقیقات و سودآوری تحت تأثیر قرار گرفته اند.

سه عامل مرتبط کاهش تبلیغات را توضیح می دهد. اول ، اضافه کاری تبلیغات شروع به بازگشت به تبلیغات خود کرده است. ازدیاد محصولات منجر به تکثیر پیام ها شده است: مشتریان ایالات متحده با 3000 پیام بازاریابی در روز مواجه می شوند. در تلاش برای بمباران مشتری با یک تبلیغ دیگر ، بازاریابان هرچه صدا می توانند به فضای اختصاص یافته به آنها بفشارند. به عنوان مثال ، در سال 1988 ، 38٪ از تبلیغات تلویزیونی در روزهای اول و 47٪ از تبلیغات تلویزیونی در طول روز فقط 15 ثانیه بود. در سال 1984 ، این ارقام به ترتیب 6 و 11 درصد بود. در نتیجه تغییر به تبلیغات 15 ثانیه ای ، تعداد تبلیغات تلویزیونی سر به فلک کشیده است. بین سالهای 1984 و 1988 ، تبلیغات در زمان نخست 25٪ ، در روز هفته 24٪ افزایش یافته است.





:: بازدید از این مطلب : 83
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: